خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

آدم ها (3)

دید بعضی ها به زندگی و آدم ها نگاهی انتگرال گونه است. همانطور که انتگرال در واقع مساحت محصور در زیر یک نمودار را بیان می نماید و  خاصیت accumulation و جمع شوندگی دارد، این دسته هم معتقدند آدم در زندگی، در پاره های زمانی مختلف (از ابتدا تا انتها) یک مسیر مشخصی را طی می کند (در یک محدوده و حصار مشخصی قرار دارد) که همواره بسته به ظرفیت انسان، و به اصطلاح ریاضی نوع تابع آن ممکن است در مواردی رشد بیشتر و در مواردی رشد کمتری را داشته باشد ولی نهایتا متوسط نرخ رشد تقریبا ثابت است (مساحت زیر نمودار مقدار ثابتی است). 

به عبارت دیگر هم می شود گفت این دسته زندگی آدم ها را دارای شیب مشخصی می دانند که همواره در آن مسیر حرکت می کنند و بالا پایین زیادی ندارند. جالب آنکه این فرضیه در مورد بسیاری از انسانها مصداق هم دارد. به دنیا می آیند، بسته به نوع خانواده و محیطی که در آن بزرگ می شوند، شخصیتشان شکل می گیرد و نهایتا بر اساس آن، دوران عمر را طی می کنند. چرخه یا زنجیره ای از روزمرگی ها یی چون درس، کار، ازدواج، تولید مثل، تفریح را پیموده و نهایتا به پایان راه می رسند. به قول خیام: 

   

یک قطره آب بود و با دریا شد                                         یک ذره خاک با زمین یکجا شد

آمد شدن تو اندرین دنیا چیست                                     آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

اما من معتقدم که زندگی و انسانها، مفاهیم و توابعی کاملا غیرخطی هستند. نامعینی ها و دینامیکهای مدل شده و مدل نشده فراوانی در زندگی و درون هر آدمی وجود دارد که با دانستن و کنترل و بهینه سازی آنها، یک انسان می تواند بارها و بارها در زندگی خود جهش ها و تغییرات و تنوعات متفاوتی را تجربه نماید.  

نکته مهم اینجاست که یک انسان قادر به تشخیص و تحلیل این نامعینی ها و دینامیک ها شده و هر لحظه آمادگی مواجهه با اغتشاشات را داشته باشد. به عبارتی همانگونه که کنترل تطبیقی و مقاوم راهکارهایی برای تخمین و کاهش اثرات نامعینی ها و اغتشاشات ارائه می دهند، ذهن، روح و جان آدمی نیز باید همواره آمادگی تطبیق با شرایط و کنترل وضعیت پیرامون خود را داشته باشد.  

چنین است که زندگی انسان معنا می گیرد. همواره به دنبال کشف معنا و مفهومی از دنیای پیرامون خود شده و هر لحظه آمادگی مبارزه برای رسیدن به خواسته های خود را دارد. از شکست ها ناامید نشده و به اندک پیشروی ها دلخوش نمی کند. هر بن بست و یا سدی را شکافته و رو به جلو حرکت می کند. در این حالت، زندگی دیگر یکنواخت و تکراری نشده و هر روز با روز دیگر فرق می کند. این گونه انسان ها قابلیت انجام کارهای بزرگ را دارند، توانایی بزرگ فکر کردن و گذر از مسائل خرد روزمره به آنان قدرت ژرف نگریستن و بهره مندی از زندگی و آفرینش می دهد. به قول سعدی: 

رسد ادمی به جایی که به جز خدا نبیند                       بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

نظرات 1 + ارسال نظر
ایده چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:35 ق.ظ http://4me.blogsky.com

سلام. نوشتتونو که خوندم اولش حس کردم همین که آدما به اون متوسط نرخ رشدم پایبند باشن از هیچی بهتره... یه ذره که فکر کردم دیدم نه شما درست میگین. من به ادمها خیلی فکر میکنم. به خودمم همینطور. گرچه که اکثریت مردم جایی واسه جهش و تغییر باقی نمیذارن ولی خیلی خوب میشد که به سمت مفهوم غیرخطی بودن توی زندگی نزدیک بشیم. البته باید اون آمادگیه هم وجود داشته باشه... و الا اگر یه جهش منفی/مثبت پیش بینی نشده بروز کنه و آدم تالاپی پرت شه پائین/بالا بدون اینکه بتونه کنترلی نسبت به اوضاع داشته باشه اون وخ خیلی بد تره. دیدین میگن آدمها خیلی بی جنبه آن؟ یا طرف ظرفیت نداره؟ شایدم به همین خاطره که خیلیا ترجیح میدن انتگرالی زندگی کنن. خوب اونطوری میزان امنیت بیشتری وجود داره. روی یه خط معمولی تا بی نهایت پیش رفتن واسه خیلیا کافیه.
این نوشته ما رو به خاطرات دوران دانشگاه هم برد و کلی دلمون کلاسای ریاضی اون دوره رو خواست... یادش به خیر :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد